جدول جو
جدول جو

معنی سر کاتی - جستجوی لغت در جدول جو

سر کاتی
پارچه ای که روی سر و زیر بار قرار دهند، پارچه ای که جهت ایجاد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرو کاشی
تصویر سرو کاشی
نوعی از سرو که مخروطی شکل و زیبا است و برای زینت در باغ ها و خانه ها کاشته می شود، سرو نورسته و خوش نما، سرو شیرازی، سرو ناز
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
داروغگی، سربراهی کار، ممتازی، اهتمام، سرانجام امری. (غیاث) (آنندراج).
- سرکاری کردن، کارفرمایی و رسیدگی به کاری کردن
لغت نامه دهخدا
(اَ)
شهر و بندریست در برزیل (از ایالت سه آرا) واقع در کنار شط یا گواریب، نزدیک مصب آن، دارای 17000 تن سکنه و تجارت پنبه و مس دارد
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ)
نحوی. ملقب به حسام الدین کاتی، که در 760 هجری قمری درگذشته. او راست: ’شرح مختصر ایساغوجی’ و شرح مفتاح العلوم. (هدیهالعارفین ج 1 ص 286) و رجوع به حسام الدین کاتی شود
لغت نامه دهخدا
(سَ چَ)
چیزی باشد که بر سر چیزی ستانند، چنانکه یک من کشمش بخرند مشت نخودی یا چیزی دیگر بر سر آن بگیرند و آن را در هندوستان دستوری گویند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 363 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ کَ)
منسوب به سرخکت که شهرکی است در غرچستان سمرقند. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
مقرریی که در پایان هر ماه بخدمتگزاران و کارکنان دهند ماهیانه شهریه
فرهنگ لغت هوشیار
نوزادی که وی را در کناری گذارند تا کسی او را ببرد و بزرگ کند، وجهی که مسافر هنگام حرکت به عنوان صدقه یا انعام دهد
فرهنگ لغت هوشیار
عوارضی که مالک بابت هر جفت زمین میگیرد) علاوه بر گرفتن سهم خود که بابت محصول از رعایا میگیرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر ناوی
تصویر سر ناوی
سرجوخه دریائی
فرهنگ لغت هوشیار
گردویی که از آن به عنوان تیله استفاده شود، در کتول به دام
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان فریم ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
خوشه ی غلات
فرهنگ گویش مازندرانی
باری که علاوه بر دو لنگه ی بار حیوان به روی بار گذارند، الوار
فرهنگ گویش مازندرانی
درپوش ظرف
فرهنگ گویش مازندرانی
توله ی سگ
فرهنگ گویش مازندرانی
تیغ سرتراشی
فرهنگ گویش مازندرانی
قطعه ی چوبی در بالای در که در سوراخ فوقانی جای گرفته و نگه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع کلیجان رستاق ساری
فرهنگ گویش مازندرانی